تنم کویر خشک

تنم کویر خشک و
دلم پر ز التهاب
وجودم تشنه عشق و
کلامم پر ز اضطراب
دست من را بگیر و
بیش از این مکن
مرا بی تاب
وقت آن رسیده ،
سراب خیال مرا
بدل کنی تو به آب
آب رفته ز جوی
عمر مرا بکنی
خالی از هر گونه حباب
وقت آن رسیده
بگویی سفر نمیروی و
نمیگذاریم بمانم خواب
وقت آن رسیده که
دستم بگیری و
تا نیفتم و
بکنی تو ثواب

.

فرح ناز گودرزی

.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.